Eglantine

ساخت وبلاگ
فکر نمیکنم خیلی بد باشه اگه یه زمانی یا تو یه بازه‌ای به زندگیمون گند بزنیم و کارای اشتباه کنیم!درسته خوب نیست حتی شاید بد هم باشه ولی خیلی بد نیست :)یه زمانی میخواستم بهترین باشم تو همه چی اول باشم و از همه بالاتر باشم عملی هم شد ولی بازم خوشحال نبودم درسته الان هم خوشحال نیستم ولی حداقل تجربه کردم همیشه میخواستم خاص باشم با بقیه فرق کنم متفاوت باشم ولی خب واقعا دیگه نتونستم به این بی‌نقص بودنه ادامه بدم الان میخوام فقط معمولی باشم یک زندگی معمولی با رویاهای معمولی. شاید خیلی چیزها رو نداشته باشم یا شاید میتونستم خیلی چیزها رو بدست بیاورم ولی انجامش ندادم ولی خب نشد دیگه، نتونستم...شاید یکم بیشتر تلاش میکردم میشدباشه تلاش نکردم اصلا آقا تو راست میگی خودم رو زدم به افسردگی اوکی خب که چی من فقط میخوام آزاد باشم همین. شاید اشتباه میکنم یا شاید چندسال دیگه پشیمون شم اوکی بیا اشتباه کردن رو عادی سازی کنیم فکر میکنم این طوری شاید خوشحال باشم حتی اگه نباشمم مهم نیست چون من فقط یه آدم معمولیم که میتونه گند بزنه به زندگیش...یا مثلا قبلا میخواستم ثابت کنم باهوشم فکر میکردم اگه یه اشتباهی کنم هوشم میره زیر سوال یا مثلا نگران بودم نکنه یه وقت کسی فکر کنه باهوش نیستم. دلم میخواست برم بگم ببین من بخدا باهوشم من این رو بلدم فقط بی دقتی کردم. یا همیشه میترسیدم از اینکه کسی رو ناامید کنم، قطعا بخشیش هم به خاطر رفتار اطرافیانم بود. شخصی که هیچکس را آدم حساب نمیکرد به من امید داشت و میگفت باهوش،همین باعث شده بود زیر بار سنگین مسئولیت برم که فقط نکنه من هم مثل بقیه شناخته شوم. خب اصلا به جهنم من هم مثل بقیه باشم من اصلا پایین‌تر از بقیه باشم چه اهمیتی دارد...به نظرم کافی است دیگر تلاش برای اث Eglantine...ادامه مطلب
ما را در سایت Eglantine دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : egllantine بازدید : 84 تاريخ : پنجشنبه 29 دی 1401 ساعت: 17:42

سلام، من یه موجود خاکستری ام، خیلی خوب بلدم نامرئی باشم!به دنیای من خوش آمدی Eglantine...ادامه مطلب
ما را در سایت Eglantine دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : egllantine بازدید : 54 تاريخ : پنجشنبه 29 دی 1401 ساعت: 17:42

اگه بخوام باهات رو راست باشم باید بگم كه زندگی یک جورایی سخته. یعنی به شكل گریز‌ناپذیری سخته و این ربطی به جایی كه هستی و جوری كه زندگی می‌كنی نداره. من بهش میگم اصل بقای سختی. یعنی سختی از شكلی به شكل دیگه تبدیل میشه ولی نابود نمیشه. برای همین هم توی یک زندگیِ خیلی خوب و عادی، جایی كه هیچ كی به هیچ كی به خاطر عقایدش شلیک نمی‌كنه و همه چی ارومه؛ آدمهای زیادی مشت مشت قرص ضد افسردگی میخورن كه بتونن خودشون رو هر روز صبح از توی رختخواب بكشن بیرون.آدمهای پف كرده، آدمهای بد حال؛ آدمهای روی لبه. خیلی‌ها معتقدن كه پیشرفت تكنولوژی، اینترنت، نخود فرنگی غیر ارگانیک و گلوتن ماها رو اینجوری كرده و قدیم‌ها مردم خوشبخت‌تر بودن. تو بشنو و باور نكن. حتی هزارها سال پیش شاهزاده‌ای هندی به نام سیزارتا - یا همون بودا- گفت كه زندگی رنجه...رنج، یا به زبون بودا " دوكا ". هایدگر بهش میگه " اضطراب وجودی".خلاصه‌ش اینه كه وضعیت بودن در مجموع، وضعیت اسفناكیه چون بودن ما توی این دنیا متزلزله؛ اگه بد بگذره كه داره بد می‌گذره و اگر هم خوش بگذره كه باید همه‌ش رو بگذاری و یک روز بری و این هم یک جور دیگه‌ای دردناكه. این‌ها رو نگفتم كه ناامیدت كنم. چیزهای خوب و دلنشین هم توی دنیا كم نیست.می‌تونی ازشون توی راه كمک بگیری و هر وقت داشتی توی چاه غم فرو می‌رفتی مثل "رسن" بهشون چنگ بندازی و بیای بیرون. یكی از این طناب‌ها؛ موسیقیه. "آنجا كه كلام باز می‌ماند، موسیقی آغاز می‌شود". وقتهایی كه شادی موسیقی گوش كن و وقتهایی كه غمگین بودی بیشتر، و اونجا كه از هر حركتی عاجز موندی؛ برقص. چیز دیگه‌ای كه می‌تونی بخونی كتابه. خوندن بهت كمک می‌كنه زندگی‌های دیگه‌ای رو كه هیچ وقت نمیتونستی تجربه كنی رو تجربه كنی. فیلم هم همین كار Eglantine...ادامه مطلب
ما را در سایت Eglantine دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : egllantine بازدید : 89 تاريخ : پنجشنبه 29 دی 1401 ساعت: 17:42